سه شب مهمانی
شب اول پر
یکی با پسرش دعوا
اون یکی از کارو کاسبی
یکی دیگه اگر موبایل نبود که دیگه دق میکرد
من هم در کما
ودر اتنظار ثانیه ها
.......امروز
فراموش نشدنی
تنها اوست که این
حس و فهمید
و با خودش جنگید
.... ناراحت !
اون همونه
بدون هیچ تغییری
......... تو عالی
خوب و با ارزش
همیشه خواهی بودم
دو کلام حرف حساب
اخرش دعوا
پس سکوت
شاید!