با خلوت دلم

عناوین یادداشت‌ها

  • واقعا پنج‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1393 00:47
    ...رویای دارم رویای بیداری
  • میگه یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1393 19:05
    ...وقتی دیگه بهش فکر نمیکنم اما...بازم...بیادش....
  • گاهی شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1393 00:24
    ...به جای میرسی که ارزش ها برات بی ارزش میشن دیگه دوست داشتن ها برات بی تفاوت خواستن ها بی اهمیت میشن و ذهنت درگیر مسائلی میشن که شاید فکرشو نمیکردی دیگه میشه همچیز گذرا و همون لحظه و نمیخواهی دیگه براشون وقت بزاری
  • وقتی جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1393 16:38
    ...که تو جاده ماشین حرکت کوهها حرکت خاطرات خوب و بد حرکت رویاها حرکت همچی حرکت
  • اره سه‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1393 23:05
    ...بازم ادم های شیر پاک خورده تو ای روز گار پیدا میشه
  • میبینی سه‌شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1393 13:51
    ....امسال با پارسال دوفرق داشت این یه جوری اون یه جور در کل مهم نیه
  • نمیدونم چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 21:08
    ...چندجا خودمو تقسیم کنم
  • نمیدونم چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 21:07
    ...چندجا خودمو تقسیم کنم
  • اره شنبه 20 دی‌ماه سال 1393 15:42
    ..زندگی یعنی جنگ تو بجنگ زندگی یعنی عشق تو بدان عشق بورز زندگی یعنی رنگ تو چنان پررنگ باش تابلو زندگیت را تو بکش زندگی یعنی حس تو پر از احساسی معدن عشق بشو تو خودت الماسی زندگی اوازاست به چکاوک بنگر روزگارت خوش باد ساختن جریان ارام زندگی دست خودتونه
  • میگه جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 19:44
    ..رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشقِ آتشین پُر از دردِ بی امید در وادیِ گناه و جنونم کشانده بود .... فروغ فرخزاد
  • وقتی شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 12:50
    ...که نمیدونی خودت باید چند جا تقسیم کنی وفتی که نمیدونی چه کار کنی بهتر وقتی که خودتو میزنی به بیخیالی وقتی که هم از تو انتظار دارن جز خودت وقتی که هم رو باید درک کنی ولی کسی تو رو درک نمیکنه وقتی که خسته ای و به خودت انرزی میدی وقتی که داری منفی میری و نمیدونی چه کنی وقتی که باید باشی خودی نشان بدی ولی نیستی وقتی که...
  • میگه سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1393 12:54
    "ﺁﺩﻣﻬﺎ "ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ... ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻤﺴﻔﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺠﺮﺑه ای ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻔﺮ.... ﮔﺎﻫﻲ "ﺗﻠﺦ" ﮔﺎﻫﻲ "ﺷﻴﺮﻳﻦ" ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ"ﻟﺒﺨﻨﺪ" ﻣﻲ ﺯﻧﻲ ﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ "لبانت" ﺑﺮﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ .ﺍﻣﺎ ﺗﻮ... ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ...
  • ندارم دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1393 23:59
    ...حوصله
  • وقتی دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1393 20:01
    ..که یه قهوه یه بازی سرحالت میکتنم حالا اثر کدوم باشه؟ به هر جهت مهم این هست که سر حال شدم
  • وقیتکه یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1393 17:44
    ...باید بیخیال باشی و وقت فقط به فقط برای خودت بزاری
  • گاهی یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1393 15:26
    ...از خدا هم استراحت میخواهی
  • فعلا جمعه 28 آذر‌ماه سال 1393 23:41
    ...دلم نیامدپاک کنم شاید یه روزی پاک کردم شاید........
  • باید دوشنبه 24 آذر‌ماه سال 1393 22:32
    ....یه بهانه ای باشه که اشک بریزی (حسین جان)
  • می بینی جمعه 14 آذر‌ماه سال 1393 00:13
    .....امروزدنیای مادی مسائل پوچ باعث شد اصلی کاری یادم بره 9.13
  • می بینی یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 21:35
    ..همچیز اولش با عزیزم ،جانم.. شروع میشه بعد میشه تا پول داری رفیقتم قربون بند کیفتم همچیز شده پول
  • نمی دانم یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1393 21:15
    ...کی دورغ میگه کی راست کاشکی علم ماورای داشتیم
  • میبینی جمعه 30 آبان‌ماه سال 1393 10:17
    .... این قدم زن نه باران داشت و نه..... این کجا و آن کجا
  • عجب جمعه 23 آبان‌ماه سال 1393 20:54
    ...جای هست خلا... وقتی میری کلی فکر های رمانیک و قشنگ چه آروزهای زیبای مییاد تو مخیلات... بعد میبینی که همش پر حنده داره....
  • واقعا پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1393 22:37
    ...یعنی اون هم سرد شده ظاهرا مثلا هم شدیم
  • میدونی پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1393 22:34
    ..سکوت میخواهم
  • واقعا پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1393 22:33
    ..دوباره هیچ چیز رو نباید بزور از خدا خواست همون میشه حکمتی هست لابد
  • اره پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1393 22:32
    ... اگه عشقی نباشه آدمی نیست اگه آدم نباشه زندگی نیست نپرس از من چه آمد وای سر عشق ترانه
  • ببین جمعه 16 آبان‌ماه سال 1393 10:11
    ...این صبحانه کجا.... اون صبحانه کجا.........
  • وای دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1393 18:30
    ....نگاهش که میکنم تمام وجودم ... چرا اینطور شدی چرا اخه دلم برا خودت میسوزه خودت میدونی ولی حرف نمیزنی
  • خیلی دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1393 18:27
    ...دلم سنگینه خیلی خسته هستم یه تنهای میخواهم