یه شب مهتاب، ماه میآد تو خواب
منو میبره، کوچه به کوچه
باغ انگوری، باغ آلوچه،
دره به دره، صحرا به صحرا،
اون جا که شبا، پشت بیشهها
یه پری میآد، ترسون و لرزون
پاشو میذاره، تو آب چشمه
شونهمیکنه، موی پریشون...
یه شب مهتاب، ماه میآد تو خواب
منو میبره، ته اون دره
اونجا که شبا، یکه و تنها
تکدرخت بید، شاد و پرامید
میکنه به ناز، دسشو دراز
که یه ستاره، بچکه مث
یه چیکه بارون، به جای میوهش
سر یه شاخهش، بشه آویزون...
.
یه شب ماه میآد، یه شب ماه میآد.......
(فرهاد)